درسهایی از حادثهی «پلاسکو» برای زمینلرزهی احتمالی تهران
■ ویرانیهایی با ابعاد هزارانبرابری مرتضی بسطامی، دانشیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، در یادداشتی در ایرنا نوشته: بررسی اظهارنظرهای برخی مدیران کارشناسنما در حادثهی دلخراش ساختمان «پلاسکو» نشاندهندهی عدم درک درستِ آنها از ابعاد سانحه است. استفاده از روشهای معمولی اطفای حریق و آواربرداری هم که بیشتر برای ساختمانهای کوچک و کوتاهمرتبه مناسب است، مؤید این موضوع مهم است. سانحه ساختمان پلاسکو، بسیار تاملبرانگیز و از زاویه های مختلف قابل بحث و بررسی است. یکی از این زمینهها، بحث فروریزش ساختمانهاست. فروریزش تمام یا بخشی از یک ساختمان شهری چه عواقبی دارد؟ تلفات انسانی بالا، مسدودشدن معابر، شکست و آسیب تاسیسات ساختمانهای متصل به شبکههای شریانهای حیاتی شهری، آسیبهای اجتماعی و اقتصادی و... بخشی از این آسیبهاست. طبق تنها پژوهش جامعی که چند سال پیش موسسه جاییکای ژاپن برای ارزیابی آسیبپذیری شهر تهران انجام داد، احتمال خسارت های شدید یا فروریختن دهها هزار ساختمان در تهران وجود دارد. این مهم بهویژه در مناطق بافت تجاری و قدیمی شهر بحرانیتر است. عوامل موثر در آتشسوزیها کدامند؟ میتوان به وسایل گازسوز داخل ساختمانها، موتورخانهها، علمکهای گاز شهری، وسایل برقی داخل منازل، استفاده از مواد اشتعالزا، عوامل دخانی، پمپبنزینها، ایستگاههای گاز و... اشاره کرد. از طرف دیگر، در کنار عوامل آتشزای یادشده، تقریبا همیشه سیمها و کابلهای برق نیز وجود دارند که منشا مهمی برای شروع بسیاری از آتشسوزیها هستند. پس در یک جمعبندی اولیه، سه عامل ساختمانهای آسیبپذیر، مواد اشتعالزا و عوامل ایجاد اشتعال را در کنار هم داریم. در یک سناریوی زلزله، خود این عوامل به اندازه کافی آسیبپذیر هستند، علاوه بر ساختمانها، آسیبپذیری شبکههای گاز و برق و پمپبنزینها و... نیز موضوع بسیار مهمی است که در پژوهش جاییکا یا بررسیهای تکمیلیتر (که بعدا انجام شده و بنده نیز در بعضی از آنها مشارکت داشتهام)، وضع نامطلوب آنها بررسی شده است. حال دو حادثه متفاوت ممکن است روی دهد: نخست، اینکه یا با دههاهزار ساختمان فروریخته مواجه هستیم که خود آنها با توجه به عوامل آتشزای فوق، میتوانند منشا آتشسوزی باشند و آتش آنها به ساختمانهای مجاور سرایت کند. در سناریوی دوم، ساختمان سالم میماند، اما با توجه به آسیبهای وارده به لولهها یا علمک گاز و سیمهای برق یا دیگر عوامل آتشزا نظیر روشنبودن پکیجها، موتورخانه، اجاق گاز و...، منجر به آتشسوزی و در نتیجه فروریختن ساختمان میشود. در زلزله معروف «کوبه» ژاپن، هر دو سناریوی فوق رخ داد و نتیجه آن کشتهشدن ٥٥٢ نفر و ویرانی هزاران ساختمان در آتشسوزی در دهها نقطه از شهر کوبه بود. البته تعداد زیاد ساختمانهای چوبی هم مزید بر علت بود. یکی دیگر از جنبههای حائز اهمیت در این بحث، فارغ از علت آتشسوزی، چگونگی اطفایحریق است. در شرایطی که در یک زلزله در شهری مثل تهران میتوان بهراحتی پیشبینی صدها مورد آتشسوزی را داشت، چطور میتوان اطفایحریق را در شرایط بحرانی بعد از زلزله انجام داد؟ سازمانهای طویل و عریض زیادی اعم از دولتی، شهرداری و نهادهای نظامی دست به دست هم دادند و تا زمان نگارش این مطلب (که روز پنجم پس از سانحه ساختمان پلاسکو است)، هنوز آتش و دود ناشی از آتشسوزی کاملا مهار نشده است! مدیران محترم هرآنچه را که در چنته داشتند، عیان کردند و دائم در صحنه در حال مصاحبه هستند، اما اکنون زمان آن فرارسیده است که برای یکبار هم که شده، با تشکیل کمیتههای تخصصی، فکری برای آینده کنند. آواربرداری مساله بعدی، موضوع آواربرداری است. اگر فقط به اظهارنظرهای همان مدیران کارشناسنما از ساعات اولیه سانحه دقت کنید، متوجه عدم درک صحیح آنها از ابعاد سانحه خواهید شد. استفاده از روشهای معمولی اطفایحریق و آواربرداری که بیشتر برای ساختمانهای کوچک و کوتاهمرتبه مناسب است، موید این موضوع مهم است. در موضوع آتش، دو ساعت نخست زمان طلایی است، زیرا چه فولاد و چه بتن، بعد از دو ساعت در معرض حرارت بالا، مقاومت خود را از دست میدهند. نکته بعدی، ناآمادگی سازمان آتشنشانی برای سانحه در این ابعاد است. کاملا مشخص است که ماموران آتشنشانی خود مبهوت و بلاتکلیف هستند و بدون شناخت و برنامه لازم، آماده هرگونه جاننثاریاند. شاید مهمترین سرمایه سازمان آتشنشانی، همین نیروهای با تعهد و وجدان کاری بسیار بالاست و پاشنهآشیل همین سازمان، نبود مدیریت، آموزش و تجهیزات بهروز آن است. راههای دسترسی و زمان رسیدن به محل حادثه جنبه دیگر موضوع، بحث راههای دسترسی و زمان رسیدن به محل حادثه است. اگر به هر دو حادثه آتشسوزی امسال توجه کنیم، درمییابیم بخت یارمان بود که حادثه خردادماه شهران در حدود ساعت چهار و ۳۰ دقیقه صبح و حادثه ساختمان پلاسکو نیز در ابتدای صبح که تقریبا اکثر واحدهای تجاری خدماتی تعطیل بودند، روی داد. حال در نظر بگیرید اگر این حوادث در ساعات پرترافیک رخ میداد، چه پیامدهایی داشت؟ علاوهبرآن، در این سوانح همه راههای دسترسی و شبکههای ارتباطی، در شرایط عادی بودند. حال فرض کنید در زلزله احتمالی، بعضی از پلها فرو بریزد یا ساختمانها آوار شوند و در نتیجه آن، خیابانها مسدود شوند. اگر وضعیت چند ساعت اولیه بعد از زلزله بم یا زلزلههای دیگر را در ذهنمان مرور کنیم، میبینیم که علاوه بر موارد فوق، نشست زمین و خیابانها، شکستن لولههای آب، فاضلاب و ازدحام جمعیت و... خود عوامل مسدودشدن معابر و عدم دسترسی به محلهای آتشسوزی هستند. اگر بخواهیم جمعبندی این مختصر را داشته باشیم، باید گفت مدیران شهری و دولتی، ابعاد سانحه ساختمان پلاسکو و لوله گاز شهران را صدها برابر کنید تا بتوانید فقط به یک بُعد آتشسوزی از دهها بُعد دیگر زلزله احتمالی تهران پی ببرید.
|